سبد خرید 0

دختری با گوشوارۀ مروارید

10 / 10
از 1 کاربر
« بازگشت به لیست مقالات | پنجشنبه 1 تير 1402 در ساعت 19 : 27 دقیقه | نظرات کاربران ( 0 )

دختری با گوشوارۀ مروارید

دختری با گوشواره مروارید

دختری با گوشوارۀ مروارید، نقاشی رنگ روغن روی بوم (1665 میلادی)، توسط هنرمند هلندی یوهانس ورمیر نقاشی شده است که این اثر یکی از شناخته شده ترین آثار او به شمار می رود. زنی جوان که با گوشوارۀ مروارید بسیار بزرگی به تصویر کشیده شده است.

ورمیر به عنوان نقاش آگاه، تنها 36 اثر شناخته شده در طول زندگی خود تولید کرده است. در حالی که بسیاری از معاصران او صدها اثر را به پایان رسانده اند. او مانند همسالانش، صحنه‌هایی از زندگی معمولی را به تصویر می‌کشید که بعدتر به عنوان نقاشی «ژانر» نامیده شد. اغلب این آثار، زنانی را به تصویر می کشد که مشغول کارهای روزمره هستند مانند دختری که نامه ای را در پنجرۀ باز می خواند (1657 میلادی) و درس موسیقی (1665 میلادی). او گاهی اوقات نقاشی هایش را امضا می کرد. در حالی که دختری با گوشواره مروارید، بدون تاریخ است. مورخان بر این باورند که ورمیر این قطعه کوچک [44.5 × 39 سانتی متر] را در حدود سال 1665 میلادی در دوره ای که در آن گروهی از نقاشی ها را با نقش مروارید مشترک اجرا می کرد، نقاشی کرده است.

 

نامه و پنجرۀ باز کلاس موسیقی

 

دختری با گوشوارۀ مروارید، نشان دهندۀ زنی جوان در فضایی کم عمق و تاریک است. محیطی صمیمی که توجه بیننده را منحصراً به سمت او جلب می کند. او یک سربند آبی و طلایی، گوشواره مروارید و یک ژاکت طلایی با یقه سفید قابل مشاهده در زیر پوشیده است. برخلاف بسیاری از سوژه های ورمیر در این تابلو سوژه بر روی کارهای روزمره تمرکز نمی کند و از بیننده خود بی خبر است. در لحظه‌ای زودگذر، سرش را بر روی شانه‌هایش می‌چرخاند و با چشم‌های گشاد و لب‌هایی باز از یکدیگر که انگار می‌خواهد چیزی بگوید، تصویر شده است.

بیان مرموز او همراه با رمز و راز هویت او باعث شده است که برخی او را با موضوع مبهم در مونالیزای لئوناردو داوینچی (1919-1503 میلادی) مقایسه کنند. با این حال، برخلاف مونالیزا، دختری با گوشواره مروارید یک پرتره نیست، بلکه یک ترونی (اصطلاح هلندی برای شخصیت یا نوع شخص) است. ممکن است یک زن جوان برای ورمیر نشسته باشد اما این نقاشی قرار نیست فرد خاصی را به همان شکلی که لئوناردو یک شخص موجود را به تصویر می‌کشد، (احتمالاً لیزا گراردینی، همسر یک تاجر فلورانسی) نقاشی کند.

ترونی در واقع به این موضوع اشاره دارد که هنرمند، محیط یا فرد مشخصی را به تصویر نمی‌کشد و نمی‌توان گفت که ما در حال مشاهدۀ پرترۀ یک فرد هستیم. درواقع اعتقاد بر این است که تابلوی دختری با گوشوارۀ مروارید، پرترۀ یک شخص واقعی نیست بلکه یک چهرۀ تصور شده توسط هنرمند است که به صورت چهره ای ایده آل، دارای ویژگی هایی خاص یا بیانی اغراق آمیز است.

موضوع ورمیر، یک زن جوان معمولی با لباس عجیب و غریب، مطالعه ای در مورد حالت چهره و لباس است. ترکیب بندی این اثر بر اساس خطوط مورب است که یک حرکت جانبی در محور دختر ایجاد می کند. با وجود داشتن خطوط نامتقارن، حس تعادل و جبران فضا وجود دارد.

نور پراکنده است اما جهت گیری واضحی از سمت چپ بالا به سمت راست بوم دارد، نور موضوع اصلی آثار ورمیر است که او را "استاد نور" می نامند. کار، گواهی بر تخصص فنی و علاقۀ ورمیر به نمایش نور است. مدل‌سازی نرم صورت سوژه، تسلط او را در استفاده از نور به جای خط برای ایجاد فرم و انعکاس آن روی لب‌ها و گوشواره، نشان‌دهنده توانایی او برای نمایش تأثیر نور بر روی سطوح مختلف است.

 

ترکیب بندی

مرواریدها معمولاً در آثار ورمیر به تصویر کشیده می‌شوند، اما هیچ‌کدام اندازه‌ای به بزرگی مرواریدی که در تابلو دختری با گوشوارۀ مروارید به کار گرفته شده، ندارند. ممکن است که او از یک مروارید تقلبی ساخته شده از شیشه استفاده کرده باشد، تکنیکی که معمولاً در ایتالیا برای تقلید از ظاهر مرواریدهای طبیعی در قرن هفدهم استفاده می شد. عدم وضوح در نمایش مروارید، که اساساً بازتابی از محیط شناور بر گردن دختر است دلیلی بر این فرض است. اگرچه این احتمال وجود دارد که مروارید فقط ثمرۀ تخیل ورمیر باشد که آن را در بهره مندی از ترکیب گنجانده است و نمایانگر ایده آل سازی، دقت فنی و نمایش ثروت رایج در آن زمان است.

در سال 2018 تحقیقات دو ساله ای در مورد این اثر هنری آغاز شد. محققان با استفاده از تکنیک‌های تصویربرداری مدرن برای نگاه کردن به لایه‌های زیر سطح، پرده سبزی را در پشت دختر کشف کردند و تأیید کردند که او مژه‌هایی دارد، اگرچه تشخیص آنها ممکن است سخت باشد. محققان همچنین مواد ورمیر را آزمایش کردند و منابع رنگدانه های او را ترسیم کردند. آنها دریافتند که او به طور آزادانه از اولترامارین گران قیمت، رنگدانه ای که از سنگ نیمه قیمتی لاجورد گرفته می شود، که فقط در افغانستان کنونی یافت می شود و برای روسری استفاده کرده است. او همچنین از یک رنگدانه قرمز به دست آمده از حشره ای که در مکزیک و آمریکای جنوبی زندگی می کند برای لب های این دختر استفاده کرد.

با نزدیک‌تر شدن به نقاشی، ترک‌هایی در سطح بوم مشاهده می‌شود که پس از بازسازی انجام شده در سال 1994، تعمیر کراکلورها غیرممکن بود. به مناسبت همان ترمیم، لاک مایل به زرد از روی بوم برداشته شد که باعث شد رنگ های این اثر زنده تر شود.

تابلو دختر و گوشوارۀ مروارید

 

علاوه بر ترکیب و نور بوم، ظاهر و هویت دختر نیز از موضوعاتی است که بسیار مورد بحث قرار دارد. آیا او دختر ورمیر بود؟

استفاده از اعضای خانواده یا افراد نزدیک به عنوان مدل نقاشی برای ورمیر، معمول بود. این فرضیه وجود دارد که مدل دختری با گوشواره مروارید، دختر بزرگترش ماریا ورمیر بود که در زمان انجام کار حدود 12 سال داشت اما بسیاری این تز را با جذابیت حسی که لب های باز را برمی انگیزاند، رد می کند.

با این وجود، دختری با گوشواره مروارید در اواخر قرن بیست و یکم با نمایشگاه پرفروش سال 1995 در گالری ملی هنر در واشنگتن دی سی و انتشار رمان پرفروش دختر به یکی از مشهورترین آثار ورمیر تبدیل شد. این کتاب، موضوع نقاشی را به خدمتکاری به نام گریت تبدیل کرد که در خانه ورمیر کار می کند و میکس کننده رنگ او می شود. این فیلم در سال 2003 با بازی اسکارلت جوهانسن در نقش گریت تخیلی و کالین فرث در نقش ورمیر در فیلمی نامزد اسکار اقتباسی شد.

فیلم

 

اگرچه ورمیر در حال حاضر یک هنرمند بسیار مورد توجه است، اما در طول زندگی خود یا در دهه های پس از آن در خارج از شهر زادگاهش، چندان شناخته شده نبود. مورخان، منتقد فرانسوی قرن نوزدهم، اتین-ژوزف-تئوفیل-ثوره (با نام مستعار ویلیام بورگر) را به دلیل ارزیابی مجدد آثار این هنرمند که در نهایت به شهرت برجسته ورمیر منجر شد، نسبت می دهند.

ارسال نظر

نام شما :
ایمیل :
تلفن تماس :
متن پیغام :
نمایش همه
علاقه مندی ها ()